کارنامه جمهوری اسلامی در مبارزه با فساد، با وجود ضعفها و قوتهای فراوان، اما در مجموع قابل دفاع است، زیرا جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر، مبارزه مناسبی با فساد، بهویژه فساد دانهدرشتها داشته است.
به عنوان مثال، میتوان به علنی کردن فساد اکبر طبری، معاون اسبق قوه قضائیه و برخورد با آن، علنی کردن فساد در قضیه چای دبش از سوی دولت سیزدهم و برخورد با آن، برخورد با وابستگان مسئولان از جمله برادران معاون اول و رئیسجمهور اسبق و پیشتر از اینها، برخورد قانونی با مهدی هاشمی و برخی موارد دیگر ازجمله پرونده بابک زنجانی و شهرام جزایری اشاره کرد.
با این حال، نکته اساسی در بحث مبارزه با فساد از سوی جمهوری اسلامی آن است که با وجود کارنامه قابل دفاع نظام در این حوزه، اما در عرصه رسانه، دشمن با ارائه روایت اول و انبوه روایت از رخدادهای مرتبط با وقوع فساد در ایران، در عمل مارپیچی از سکوت شکل میدهد که در خلال آن، نه تنها اقدامات نظام در مبارزه با فساد دیده نمیشود، بلکه اساساً هم منطق جمهوری اسلامی ایران در مبارزه با فساد نادیده گرفته میشود و هم نظام متهم به ترویج و حمایت از فساد میشود. در همین زمینه، مقام معظم رهبری روز گذشته در دیدار وزیر کشور و استانداران با اشاره به ضرورت مراقبت از سلامت کشور و مبارزه با فساد فرمودند: «برخی سعی کردند ثابت کنند که فساد در جمهوری اسلامی به قول خودشان سیستمی است در حالی که چنین چیزی دروغ است و دستگاه سالم است، اما رگههای قوی یا ضعیف فساد در برخی بخشها وجود دارد که باید با آن موارد قاطعانه مبارزه کرد.»
بنابراین، در کنار اقدامات قابل تقدیر در مبارزه با فساد از جمله آنچه در قضیه فساد رخ داده در چای دبش از سوی رئیس قوه قضائیه اعلام شد، باید تلاش شود تا در سطح رسانهای، مارپیچ سکوت دشمن نیز واژگونه شود. برای این مهم، باید تلاش شود تا ضمن تبیین منطق مبارزه با فساد جمهوری اسلامی ایران، اقدامات مختلف فسادستیزانه از سوی نظام نیز بهخوبی تبیین شود تا فسادزدایی و مبارزه با فساد، از سوی افکار عمومی، موضوعی در حد حرف و گفتار درمانی تلقی نشود. به عبارت دیگر، با تبیین درست و اطلاعرسانی مناسب از اقدامات فسادستیزانه نظام باید تلاش شود تا فسادستیزی نظام به یک باور برای افکار عمومی تبدیل شود. در نگاهی بنیادینتر نیز باید تلاش شود تا با انجام اصلاحات ساختاری به ویژه اصلاح ساختار بودجهریزی کشور، بسترها و زمینههای فساد به صورت جدی تضعیف شود.
واقعیت آن است که جمهوری اسلامی نه گرفتار فساد سیستمی است و نه آنگونه که در سطح رسانهها بازنمایی میشود، حجم فساد در کشور به حد غیرقابلکنترل رسیده است. جمهوری اسلامی نه تنها بنایی برای تشویق و ازیاد فساد ندارد، بلکه در تلاش برای مبارزه با فساد نیز همواره خود افشاگر و پیشقدم بوده است و در این زمینه، حتی به دانهدرشتها و مسئولان رحم نکرده است. همین امر گویای آن است که برخلاف وانمودههای رسانهای، بنای این نظام بر مبارزه با فساد است نه تشویق و ازدیاد فساد. بنابراین، در مقابل تهاجم رسانهای جبهه دشمنان و اتهام زنیهای متعدد آنها علیه جمهوری اسلامی ایران در حوزه ارتکاب به فساد، به جای فرورفتن در لاک دفاعی، باید با سردست گرفتن این قبیل موارد، بتوان در مقابل مارپیچ سکوت دشمنان، اقدامات تبیینی آفندی متناسب انجام داد.